۱۳۸۹/۰۷/۱۹

حیرت شیطان

کد 520 – 18/7/89

رندی شاهین ترازوی بزرگی رابه پشت شتری تراز ، دریک کفه وزنه ودرکفه دیگرخودسوارتابتواندباشترنزدیکی کند . لحظه ای وضعیت ازتعادل خارج ومردک سرنگون ودرحال سقوط گفت : برپدرشیطان لعنت ، شیطان ظاهروخطاب به اوگفت : برپدرخودت لعنت که اصلا من چنین ابتکاری به عقلم هم نمی رسید .
غصب آراء سال 88 مردم وشانتاژفرقه حاکم که درکمال گستاخی باپُزحق بجانبی برقرارشد ، فرصتی را برای غاصبانی که مقیدبه هیچ اخلاق ودینی نیستند فراهم نمودتا باهرکس خرده حسابی دارندرا به نام امنیت ملی بازداشت ودرچَنته خودنگه داشته وطی احکام ناجوانمردانه صادره ازطرف بازجوها ، به حبس های طولانی محکوم نمایند وازطرفی به دلیل
- عدم وجودامکانات مالی وبهداشتی ودرمانی ، حتی حداقلی ، درزندان ها
- جلوگیری ازتلاش خانواده آنهاجهت تحدید بازتاب احساس برانگیزداخلی وتبلیغاتی خارجی مترتب برآن
- عذاب وجدان ناشی ازاسارتی که به بیکناهانی تحمیل نموده اند برای قلیلی ازآنها
افرادتحت حکم رابه مرخصی فرستاده ودراین وضعیت شمشیردمکلوس رادائم بالای سرآنها نگه داشته تااگرفعالیت سیاسی ، حتی درحدامضاءذیل یک بیانیه کرد مرخصی رالغووفردرا مجددأوبرای مدت دیگری ، به زندان برگرداند .
بدین ترتیب یک فعال سیاسی کاملا دررهن فرقه حاکم درآمده ومناسب ترین مهاررابراوپوشانده وتحت نظارت ومدیریت خودشان قرارداده اند ، ودراینجاست که شیطان وهمه شاهان مستبدتاریخ ایران باید بگویند لعنت برپدرخودت که ماچنین ابتکاری به عقلمان هم نمی رسید .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر