کد 2132– 12/12/93
من فیلم را دیدم؛ بسیار فیلم خوبى بود. ما از سینما سررشته نداریم، اما به‌عنوان مستمع، بالاخره یک داورى‌اى انسان پیدا می‌کند؛
داستانش پرکشش بود خوب کش داده شده بود ، اینجابرای کش دادن جاداشت
داراى پیچ داستانى - که خیلى هم قشنگ این پیچ، در فیلم باز شد - بود؛ الحمدلله که بالاخره این پیچ بازشدتابلکه روی پیچ شمیران کم شده وآنهم پس ازدهها سال بازشود .
بعضی ازجاهای فیلم برایم جانیفتاد ، البته عیب فیلم نبودبلکه صدای تخمه شکستن تماشاچی هاحواسم راپرت میکرد ، این مجتبی هم دائم نق میزد ومیگفت دستشوئی دارد ، یک دختروپسرجوان هم ردیف جلوی مانشسته بودند ودورازچشم گشت ارشاد به کارهای منکراتی مشغول بودند بنابراین تمرکزروی فیلم خیلی سخت می شد اماحقأفیلم خوبی بود هم از لحاظ کارگردانى خانم آبیار ، هم از لحاظ بازى قهرمان اصلى، خانم زارعى ، واقعا سنگ تمام گذاشته بودند و خیلى خوب بود؛ از لحاظ محتوا و مضمون هم این فیلم کاملا فیلم ارزشى بود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر